بعضی از متکلمان و اهل تحقیق بر استنباط برهان تمانع از آیه ی شریفه، اشکال کرده اند که وجود دو خدا، مثل وجود دو مجتهد یا دو متخصص یا دو مدیر کل در یک اداره نیست که نتوانند به صورت مشترک، جامعه یا بخشی از آن را درست اداره کنند؛ زیرا دو مدیر در یکی از این سه مرحله، مشکل دارند: یا علم کافی به مصالح واقعی ندارند. یا اگر دارند، قدرت کافی در آنها نیست. یا اگر هر دو را دارند، گرفتار موانعی چون بخل و حسد و کینه و... هستند که آنان را از اداره ی صحیح یک مجموعه، باز می دارد. اما این هر سه مشکل، نسبت به دو خدا ناوارد است. چون اگر دو خدا فرض شد، "علم به مصالح" و "قدرت بر عمل" و "نزاهت از عیب و نقص مانند بخل، آز، جاه طلبی ..." برای هر دو، ثابت است. بنابراین بطلان تالی نشانه ی بطلان مقدم نیست؛ زیرا اصلا بین مقدم یاد شده و تالی آن تلازمی وجود ندارد و در نتیجه فساد نیز منتفی خواهد بود. بر اساس این شبهه، "برهان تمانع" در آیه ی مذکور را به برهان "توارد دو علت مستقل بر معلول واحد" بازگردانده و آیه را ناظر به استحاله ی این توارد، دانسته اند. اما با بیانی که گذشت، این اشکال رفع می شود؛ زیرا فرض وجود دو خدا همچون تصور وجود دو پیامبر نیست. اگر دو پیامبر در عرض هم رسالت پیدا کنند، برای آنها واقعی و مصالحی و نفس الامری وجود دارد که براساس آن، می توانند با یکدیگر همکاری کنند. ولی برای دو خدا هیچ واقع و نفس الامری نیست؛ چون با علم مستقل و قدرت مستقل در هر کدام، تازه نظامی و واقعی و مصلحتی و نفس الامری می خواهد پدید آید و هیچ حقیقت جامع و مشترکی برای هماهنگی، همکاری و همراهی در کار نیست. علم مستقل یک خدا به چیزی تعلق می گیرد که مباین با متعلق علم دیگری است و قدرت مستقل یکی به دنبال چیزی است مغایر با آنچه قدرت دیگری به دنبال اوست و این، عین فسادی است که سر مویی از آن در همه ی هستی به چشم، نمی آید. تفصیل مطلب را در بخش توحیدی از همین مجموعه (تفسیر موضوعی) می توان یافت.
تذکر: چنان که دو مبدأ فاعلی در جهان امکان مایه ی تباهی آن است دوگانگی درونی انسان از هدی و هوی نیز پایه سیاهی دل و غبار گرفتگی صحنه ی نفس و ساحت روح او خواهد بود که البته از چنین جانحه ای دوگانه تنها جارحه ی آلوده و تبهکار پیروی می کند.
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
دانلودمجموعه سخنراني هاي آيت الله جوادي آملي _ كرامت انسان در قرآن | 0 | 85 | admin |