انسان كه برآيند ملك و ملكوت است، از سابقهٴ ازلي و لاحقهٴ ابدي برخوردار است. جانمايهٴ انساني، نفس نفيس او است كه گوهر يكدانهٴ صدف هستي، قطيعهٴ الهي و لطيفهٴ ربوبي است. او به لحاظ هدف الهي و غايت اقصاي خود به سوي محبوب و معشوق در حركت است و تنها توشهٴ راه و عصاي كارامد، عنصر عظيم تقواست كه كرامت عنداللهي را به همراه داشته و انسان را به محوريت تقوا، كريم ميگرداند.
انسان كه برآيند ملك و ملكوت است، از سابقهٴ ازلي و لاحقهٴ ابدي برخوردار است. جانمايهٴ انساني، نفس نفيس او است كه گوهر يكدانهٴ صدف هستي، قطيعهٴ الهي و لطيفهٴ ربوبي است. او به لحاظ هدف الهي و غايت اقصاي خود به سوي محبوب و معشوق در حركت است و تنها توشهٴ راه و عصاي كارامد، عنصر عظيم تقواست كه كرامت عنداللهي را به همراه داشته و انسان را به محوريت تقوا، كريم ميگرداند. بشريت امروز به بحراني گرفتار شده كه رهايي از آن بسيار دشوار است. از اينرو ساحلنشينان عقل و وحي رسالتي بس سنگين دارند. چهاردهمين جلد از مجموعهٴ «تفسير موضوعي قرآن كريم»، در اين رسالت به بخشهاي مختلف هستي انسان و جهات وجودي او ميپردازد و ميكوشد تا از دو جنبهٴ علمي و عملي به تعريف انسان از ديدگاه قرآن بپردازد و با تشريح دو نحوهٴ خلقت آدمي، اصل و فرع او را تبيين كند، پس در دو بخش و چندين فصل به صورت آدمي در كتاب الهي (مبادي سهگانهٴ انسان در قرآن)، سيرت الهي انسان در قرآن كريم، خلافت و كرامت الهي انسان و... ميپردازد. |