متفكر شهيد استاد مرتضی مطهری
انسان خليفهء خدا در زمين است .
" روزی كه خواست او را بيافريند ، اراده خويش را به فرشتگان اعلام كرد . آنها گفتند :
آيا موجودی میآفرينی كه در زمين تباهی خواهد كرد و خون خواهد ريخت ؟
او گفت : من چيزی میدانم كه شما نمیدانيد ." ( 1)
" اوست كه شما انسانها را جانشينهای خود در زمين قرار داده تا شما را
در مورد سرمايههايی كه داده است در معرض آزمايش قرار دهد ".(2)
. 2 ظرفيت علمی انسان بزرگترين ظرفيتهايی است كه يك مخلوق ممكن است
داشته باشد .
" تمام اسماء را به آدم آموخت ( او را به همهء حقايق آشنا ساخت ) .
آنگاه از فرشتگان ( موجودات ملكوتی ) پرسيد : نامهای اينها را بگوييد
چيست . گفتند : ما جز آنچه تو مستقيما به ما آموختهای نمیدانيم ( آنچه
را تو مستقيما به ما نياموخته باشی ما از راه كسب نتوانيم آموخت ) .
خدا به آدم گفت : ای آدم ! تو به اينها بياموز و اينها را آگاهی ده .
همينكه آدم فرشتگان را آموزانيد و آگاهی داد ، خدا به فرشتگان گفت :
نگفتم كه من از نهانهای آسمانها و زمين آگاهم ( میدانم چيزی را كه حتما
نمیدانيد ) و هم میدانم آنچه را شما اظهار میكنيد و آنچه را پنهان
میداريد ؟ " (3)
. 3 او فطرتی خدا آشنا دارد ، به خدای خويش در عمق وجدان خويش آگاهی
دارد . همهء انكارها و ترديدها ، بيماريها و انحرافهايی است از سرشت
اصلی انسان .
" هنوز كه فرزندان آدم در پشت پدران خويش بوده ( و هستند و خواهند
بود ) خداوند ( با زبان آفرينش ) آنها را بر وجود خودش گواه گرفت و
آنها گواهی دادند " ( 4 ) .
" چهرهء خود را به سوی دين نگهدار ، همان كه سرشت خدايی است و همهء
مردم را بر آن سرشته است " ( 5 ) .
. 4 در سرشت انسان علاوه بر عناصر مادی كه در جماد و گياه و حيوان وجود
دارد ، عنصری ملكوتی و الهی وجود دارد . انسان تركيبی است از طبيعت و
ماورای طبيعت ، از ماده و معنی ، از جسم و جان .
" آن كه هر چه را آفريد نيكو آفريد و آفرينش انسان را از گل آغاز كرد
، سپس نسل او را از شيرهء كشيدهای كه آبی پست است قرارداد ، آنگاه او
را بياراست و از روح خويش در او دميد " (6 ) .
. 5 آفرينش انسان ، آفرينشی حساب شده است ، تصادفی نيست . انسان
موجودی انتخاب شده و برگزيده است .
" خداوند آدم را بر گزيد و توبهاش را پذيرفت و او را هدايت كرد "
( 7 ) .
. 6 او شخصيتی مستقل و آزاد دارد ، امانتدار خداست ، رسالت و
مسؤوليت دارد ، از او خواسته شده است با كار و ابتكار خود زمين را آباد
سازد و با انتخاب خود يكی از دو راه سعادت و شقاوت را اختيار كند .
" همانا امانت خويش را بر آسمان و زمين و كوهها عرضه كرديم ، همه از
پذيرش آن امتناع ورزيدند و از قبول آن ترسيدند ، اما انسان بار امانت
را به دوش كشيد و آن را پذيرفت . همانا او ستمگر و نادان بود " (8) .
" ما انسان را از نطفهای مركب و ممزوج آفريديم تا او را مورد آزمايش
قرار دهيم ، پس او را شنوا و بينا قرار داديم . همانا راه را به او
نموديم ، او خود يا سپاسگزار است و يا كافر نعمت . ( يا راه راست را
كه نموديم خواهد رفت و به سعادت خواهد رسيد و يا كفران نعمت كرده ،
منحرف میگردد " ( 9 ) .
. 7 او ازيك كرامت ذاتی و شرافت ذاتی بر خوردار است ، خدا او را بر
بسياری از مخلوقات خويش برتری داده است . او آنگاه خويشتن واقعی خود
را درك و احساسمیكند كه اين كرامت و شرافت را در خود درك كند و خود
را برتر از پستيها و دنائتها و اسارتها و شهوترانيها بشمارد .
" همانا ما بنی آدم را كرامت بخشيديم و آنان را بر صحرا و دريا (
خشك و تر ) مسلط كرديم و بر بسياری از مخلوقات خويش برتری داديم " (
10 ) .
. 8 او از وجدانی اخلاقی برخوردار است ، به حكم الهامی فطری زشت و
زيبا را درك میكند .
" سوگند به نفس انسان و اعتدال آن ، كه ناپاكيها و پاكيها را به او
الهام كرد " ( 11 ) .
. 9 او جز با ياد خدا با چيز ديگر آرام نمیگيرد . خواستهای او بی
نهايت است ، به هر چه برسد از آن سير و دلزده میشود مگر آنكه به ذات
بی حد و نهايت ( خدا ) بپيوندد .
" هماناتنها باياد او دلها آرام میگيرد " ( 12 ) .
" ای انسان ! توبه سوی پرورد گار خويش بسيار كوشنده هستی و عاقبت او
را ديدار خواهی كرد " ( 13 ) .
. 10 نعمتهای زمين برای انسان آفريده شده است .
" همانا اوست كه آنچه در زمين است برای شما آفريد " ( 14 ) .
" آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است مسخر او قرار داده است ( پس
او حق بهرهگيری مشروع همهء اينها را دارد " ( 15 ) .
. 11 او را برای اين آفريد كه تنها خدای خويش را پرستش كند و فرمان
او را بپذيرد . پس او وظيفهاش اطاعت امر خداست .
" همانا جن و انس را نيافريديم مگر برای اينكه مرا پرستش كنند " (
16 ) .
. 12 او جز در راه پرستش خدای خويش و جزبا ياد او خود را نمیيابد ،
و اگر خدای خويش را فراموش كند خود را فراموش میكند و نمیداند كه
كيست و برای چيست و چه بايد كند و كجا بايد برود .
" همانا از آنان مباشيد كه خدا را فراموش كردند و خداوند خودشان را
ازياد خودشان برد " ( 171 ) .
. 13 او همينكه از اين جهان برود و پردهء تن كه حجاب چهرهء جان است
دور افكنده شود ، بسی حقايق پوشيده كه امروز بر او نهان است بروی آشكار
گردد .
" همانا پرده را كنار زديم ، اكنون ديدهات تيز است " ( 18 ) .
. 14 او تنها برای مسائل مادی كار نمیكند ، يگانه محرك او حوايج مادی
زندگی نيست . او احيانا برای هدفها و آرمانهايی بس علی میجنبد و میجوشد
. او ممكن است كه از حركت و تلاش خود جزر رضای آفريننده ، مطلوبی ديگر
نداشته باشد .
" ای نفس آرامش يافته ! همانا به سوی پرورد گارت باز گرد با خشنودی
متقابل : تو از او و او از تو خشنود " ( 19 ) .
" خداوند به مردان و زنان با ايمان باغها و عده كرده است كه در آنها
نهرها جاری است ، جاويدان در آنجا خواهند بود و هم مسكنهای پاكيزه ، اما
خشنودی خدا از همهء اينها برتر و بالاتر است . آن است رستگاری بزرگ "
( 20 ) .
بنابر آنچه گفته شد از نظر قرآن انسان موجودی است برگزيده از طرف
خداوند ، خليفه و جانشين او در زمين ، نيمه ملكوتی
و نيمه مادی ، دارای فطرتی خدا آشنا ، آزاد ، مستقل ، امانتدار خدا و
مسؤول خويشتن و جهان ، مسلط بر طبيعت و زمين و آسمان ، ملهم به خير و شر
، و جودش از ضعف و ناتوانی آغاز میشود و به سوی قوت و كمال سير میكند
و بالا میرود اما جز در بارگاه الهی و جز با ياد او آرام نمیگيرد ، ظرفيت
علمی و عملیاش نا محدود است ، از شرافت و كرامتی ذاتی بر خوردار است
، احيانا انگيزه هايش هيچ گونه رنگ مادی و طبيعی ندارد ، حق بهره گيری
مشروع از نعمتهای خدا به او داده شده است ولی در برابر خدای خودش و
ظيفه دار است .
پاورقی :
1 بقره / . 30
. 2 انعام / . 165
. 3 بقره / 31 - . 33
. 4 اعراف / . 172
. 5 روم / . 43
. 6 الم سجده / 7 - . 9
. 7 طه / . 121
. 8 احزاب / . 72
. 9 دهر / . 3
. 10 اسراء / . 70
. 11 شمس / 8 و . 9
. 12 رعد / . 28
. 13 انشقاق / . 6
. 14 بقرش / . 29
. 15 جاثية / . 13
. 16 ذاريات / . 56
. 17 حشر / . 18
. 18 ق / . 22
. 19 فجر / . 28
. 20 توبه / . 72