loading...
مسجود ملائکه
محمدحسین اقراری بازدید : 228 جمعه 1392/09/29 نظرات (0)

شبهه ی مادیت روح و پاسخ آن

برخی روح را امرمادی دانسته و براین ادعا، استدلال کرده اند که خداوند، خالق همه ی اشیاست:"الله خالق کل شیء" سوره ی زمر، آیه ی 62، یعنی هر چیزی که مصداق شیء است (از جمله روح)،آفریده ی خداست.از سویی "عالم خلق"، مربوط به مادیات است؛ چون در قبال" عالم امر" که عالم مجردات است،قرار دارد:"ألا له الخلق و الأمر" سوره ی اعراف، آیه ی 54. پس روح که مخلوقی است از عالم خلق، موجودی است مادی نه مجرد. 

بقیه در ادامه مطلب

پاسخ آن است که "خلق"، دو اصطلاح دارد: یکی عام و دیگری خاص. خلق به معنای عام که مقابل ندارد، همه ی هستی از مجردات و مادیات را در برمی گیرد و در "الله خالق کل شیء"، همین معنای عام، اراده شده است. اما خلق به معنای خاص که تنها مادیات را شامل می شود، مقابل دارد و مقابلش، عالم امر است: "ألا له الخلق و الأمر". خود این "امر" هم دو تفسیر دارد: یکی فرمانروایی و تدبیر آفرینش، که در این صورت مادیات و مجردات را زیر پوشش خود دارد و هر کدام به تناسب نحوه ی وجودی خود، تحت تدبیر خدایند. دومین تفسیر امر، عبارت از ملکوت و آن حقیقت مجردی است که با " کن فیکون"، تحقق می یابد و قرآن کریم در این باره، می فرماید: "إنما أمره إذا أراد شیئا أن یقول له کن فیکون" سوره ی یس، آیه ی 82. و روح انسان از این گونه "امر رب" است، که "قل الروح من أمر ربی" سوره ی اسراء، آیه ی 85. گرچه ظاهر برخی آیات قرآن، سخن از امر دیگری دارد که رهبران الهی با آن امر، جامعه ی انسانی را هدایت می کنند، که: "وجعلنا منهم أئمة یهدون بأمرنا" سوره ی سجده، آیه ی 24، لیکن این معنا، تفسیر سومی برای امر نیست؛ زیرا اگر به نشئه ی طبیعت انسان بازگردد، همان معنای اول یعنی فرمانروایی و تدبیر انسان خواهد بود. مثل هدایت و آموزش مناسک الهی و نماز که باید از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فراگرفته شود. چنان که خود آن حضر ت (صلی الله علیه و آله و سلم)، می فرمایند: "صلوا کما رأیتمونی أصلی "، و نیز: "خذوامنی مناسککم". اگر به نشئه ی فراطبیعی انسان بازگردد، تدبیر و هدایت و رهبری ملکوتی انسان خواهد بود، چنان که نماز انسان که "کلم طیب" است، براساس: "الیه یصعد الکلم الطیب" سوره ی فاطر، آیه ی10، بالا رونده خواهد بود و برای صعود خود، محتاج به قائد و رهبری است که پیشاپیش، صعود نماید و از این رو نمازهای مقبول به امامت نماز ولی عصر (ارواحنا فداه) بالا می رود. بنابراین، استدلال فوق بر مادیت روح، مغالطه ای است ناشی از اشتراک لفظی خلق که در آن، حد وسط، تکرار نشده است. یعنی این که روح، مخلوق است، مطلبی است صحیح. اما چنین نیست که هر مخلوقی، مادی باشد.

شواهدی که تجرد روح را ثابت می کند، در قرآن کریم فراوان است. از جمله حیات شهید که خداوند گاهی با تعبیر "نپندارید"، شهیدان راه خود را از دایره ی مردگان، بیرون خوانده و آنها را زندگانی می داند که در محضر پروردگار خویش، بهره مند از روزی اند: "ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله أمواتا بل أحیاء عندربهم یرزقون" سوره ی آل عمران، آیه 169. و گاهی با تعبیر "نگویید"، از مرده خواندن کشتگان راه خدا، نهی فرموده و زندگی آنان را حقیقتی می خواند که دیگران از ادراک آن ناتوان اند: "ولاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله أموات بل أحیاء ولکن لاتشعرون" سوره ی بقره، آیه ی 154. بر اساس این آیات همه ی هستی شهید، زنده است و اگر بدن، جزیی از حقیقت او به شمار می رفت، جا برای چنین تعبیری نبود. بنابراین همه ی حقیقت انسان، روح اوست که در صحنه ی نبرد، پاره پاره نمی شود و با شهادت از میان نمی رود. از سویی دیگر، قرآن با تعبیر "عند ربهم" سوره ی آل عمران، آیه ی 169، جایگاه شهیدان را در محضر ربوبی حق، تعیین می کند و چون خدایی که "لاتدرکه الأبصار" سوره ی انعام، آیه ی 103، در جا و مکان نمی گنجد، هر آنچه نیز پیش اوست، باید مجرد از جا و مکان باشد.

پس حقیقت انسان به جان اوست اولا و جان او نیز امری ملکوتی و مجرد است ثانیا. باید این حقیقت ملکوتی را شناخت تا هم به سلامت و بیماری او پی برد و هم دوست و دشمن آن را شناسایی کرد. دوست و دشمنی که چون خود او نادیدنی هستند و از راه نادیدنی هم وارد می شوند. خداوند درباره ی شیطان که دشمن سرسخت بشر است، می فرماید: "إنه یریکم هو و قبیله من حیث لا ترونهم"سوره ی اعراف، آیه ی25. یعنی او و قبیله اش از جایی شما را می بینند که شما آنها را نمی بینید. آنگاه از همان جایگاه نادیدنی بر همه ی دروغ گویان تبهـکـار، فـرود مـی آینـد: "هل أنبئکم علی من تنزل الشیاطین * تنزل علـی کل أفاک أثیم" سوره ی شعراء، آیات 221 ـ 222، و تبهکاران، اولیای شیاطین و مهبط وحی آنان خواهند بود: "و إن الشیاطین لیوحون إلی أولیائهم لیجادلوکم" سوره ی انعام، آیه ی 121. دوستان جان انسان هم یارانی نادیدنی هستند و از راه نادیدنی به یاری او می شتابند. چنانکه قرآن کریم، می فرماید: آنان که تحت ربوبیت خدا درآمدند و در این راه، استقامت کردند، فرودگاه فرشتگان الهی می شوند و با یاری آنها، ترس و اندوه را به کناری می نهند: "إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة ألاتخافوا ولاتحزنوا" سوره ی فصلت، آیه ی 30. اگر انسان، دوست و دشمن خود را به خوبی شناخت، راه تهذیب نفس و جهاد اکبر برای او روشن و پیروزی در این نبرد بزرگ، برایش میسر خواهد بود.             

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
و الله انسان را خلق کرد و خوب و بد او را به ضمیر او آموزش داد پس زندگی او را برای مرگش و مرگش را شروع زندگی دیگر قرار داد.زندگی انسان را در این عالم کوتاه قرار داد و قرآن را برای هدایتش فرستاد و به انسان فرمود عالم را برای بازی و بازییچه خلق نکرده پس از او خواست آنرا به بازی و بازیچه نگیرد و زندگی اصلی او را در عالمی دیگر قرار داد، پس آن انسانی که فهمید آهنگ خدا کرده و خداوند نیز متقابلا انسان را بسوی خود هدایت کرد تا جائی که بنده عاشق خدا شد و خدا بر بنده عشقورزید . چنین بنده ای به غیر خدا راضی نمیشود و نهایت آرزویش غیر خدا نیست. پس از عظمتت مقام خدای خویش در خوف است و به رحمت و مغفرت خدای خود امیدوار است.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتون راجب وبلاگمون چیه؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 89
  • کل نظرات : 28
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 31
  • باردید دیروز : 11
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 148
  • بازدید ماه : 327
  • بازدید سال : 2,824
  • بازدید کلی : 91,937
  • کدهای اختصاصی
    پیج رنک گوگل تحلیل آمار سایت و وبلاگ SEO Reports for masjood.rozblog.com
    CoolSocial.net masjood.rozblog.com CoolSocial.net Badge
    masjood.rozblog.com Alexa/PageRank masjood.rozblog.com Real PR