نظام داخلی انسان از برخی جهات شبیه به ساختار فرشته است؛ زیرا برنامه ی اصیل انسان از آن حیث که انسان و به دور از هرگونه دشمنی است، هرگز تهاجم، راهزنی، کمین، کینه توزی و بالاخره دشمنی با کسی نیست چنان که نظام داخلی فرشته واجد چنین فضیلتی است، برخلاف شیطان که ساختار داخلی و هدف روشن او گمراه نمودن و دشمنی کردن با انسان است، که: "إن الشیطان للإنسان عدو مبین" سوره ی یوسف، آیه ی 5. انسان عادی، در حال غفلت یا پیروی از شیطان بسر می برد و انسان عاقل، با بصیرت خود آن را دفع یا رفع می کند. البته اگر آدمی در نبرد با شیطان تسلیم و اسیر شود، ممکن است در اثر صیرورت درونی به سنخ شیطان مبدل گردد.
آنگاه در طبع او عداوت نسبت به محرومان و رنجدیدگان ظهور می نماید؛ چنانکه قرآن کریم، کفار عنود لدود و لجوج را دشمن مسلمانان می داند و می فرماید: "إن الکافرین کانوا لکم عدوا مبینا" سوره نساء، آیه ی 101. ساختار داخلی انسان هماهنگ با آزمونی است که در آفرینش او ملحوظ شده است و قرآن کریم، راز مجهز شدن انسان به مجاری ادراکی ویژه را همان امتحان وی می داند و در این باره چنین می فرماید: "إنا خلقنا الإنسان من نطفة أمشاج نبتلیه فجعلناه سمیعا بصیرا" سوره انسان، آیه ی 2. یعنی سر تجهیز انسان به نیروی شنوایی و بینایی، همانا صلاحیت وی برای آزمون الهی است. موجودی که در قلمرو طبیعت زندگی می کند، اگر بخواهد از راه معرفت و ارادت به مقصد برسد، باید از جهاز ادراکی برخوردار باشد. اما لوازم ادراک، مطلوب بالذات نیست، بلکه وسیله امتحان است. یعنی صرف داشتن سمع و بصر و محض سمیع و بصیر بودن، هدف انسان نیست، بلکه اینگونه از وسایل ادراکی، ابزار تحصیل علم صائب است تا به عمل صالح منتهی گردد و از انسجام دانش و گرایش، بینش خاص بهره انسان سالک شود و گامی به لقای مجبوب نزدیک گردد.