loading...
مسجود ملائکه
محمدحسین اقراری بازدید : 147 پنجشنبه 1392/10/05 نظرات (0)

ذ

در این برهان، قرآن کریم خلقت انسان را بدون خالق یا به خالقیت خود او و یا مثل او، ناممکن می خواند و می فرماید: "أم خلقوا من غیر شیء أم هم الخالقون" سوره ی طور، آیه ی 35. یک مقدمه برای این برهان، آن است که انسان و کل هستی واقعیتی است انکارناپذیر؛ زیرا نمی توان آنها را صرفا یک پندار وسفسطه دانست. مقدمه ی دوم این که پدید آمدن هیچ شیئی خود به خود و بر اساس تصادف و شانس و بخت، ممکن نیست. بنابراین حتما فاعلی و خالقی در کار است و درباره ی او سه فرض، بیشتر وجود ندارد: یا خود انسان، فاعل خویش است. در این صورت برای وجود خود نیازمند به خویش است و این فرض به دلیل "استحاله ی دور"، باطل است. یا این که موجود ممکن دیگری مثل انسان، فاعل اوست. در این صورت آن فاعل ممکن که خود، نیازمند علت است یا تکیه بر اولی دارد یا نیازمند سومی است و این فرض هم به دلیل "استحاله ی دور و تسلسل"، مردود است. صورت سوم آن است که موجودی واجب و منزه از هر نقص و عیب و نیاز، یعنی همان آفریدگار هستی، خالق انسان است و این صورت، حق است. پس قرآن کریم با این استدلال ها، راهی می گشاید که هر صاحب عقلی در آن گام نهد، بی شک به مقصد می رسد و از همین روست که در پی آیات مشتمل بر نشانه های خدا با تعبیراتی چون: "لعلکم تعقلون" و "لعلکم تتفکرون" و "لعلکم تتذکرون"، انسان را همواره به "تذکر"، "تفکر" و "تعقل"، فرا می خواند. به دیگر سخن، وحی الهی بـرای اثاره ی دفینه های عقلی بشر گاهی برهان اقامه می کند و به عنوان تعلیم کتاب و حکمت، انسان را از اصل برهان و کیفیت اقامه ی آن و نحوه ی بهره برداری از آن آگاه مـی نماید و زمانی انسان را به تعقل و تفکر، ترغیب کرده و با تحضیض و تشویق بـه استدلال، دفائن مستور علمی او را مشهور می نماید و چنان که قبلا بازگو شد، تفصیل مطالب توحیدی را می توان در تفسیر موضوعـی یافت.

بقیه در ادامه مطلب

3 ـ شهود مبدأ هستی: راه سوم که کمتر کسی بدان دسترسی می یابد، راه کشف و شهود و پرواز در آسمان معرفت حق با بال مشاهده است. اگر کسی فراسوی خود، این راه را گشود و به اندازه ی هستی خویش به شهود مبداء و معاد بار یافت، همان معرفت بلندی را که با علم الیقین، حاصل شدنی است به دست می آورد و در همین دنیا قادر به دیدن نشانه های نهایی مانند بهشت و جهنم می شود که: "کلا لو تعلمون علم الیقین * لترون الجحیم" سوره ی تکاثر، آیات 5 و 6. و این همان شهودی است که پیامبران خدا و از جمله ابراهیم خلیل (علیه السلام) با آن به دیدار باطن هستی و ملکوت آسمان ها و زمین، نایل شده اند: "وکذلک نری إبراهیم ملکوت السموات والأرض و لیکون من الموقنین" سوره ی انعام، آیه ی 75. و ابراهیم نیز به همین معنا "دیدار مناسک" را از خداوند، می خواهد که: "وأرنا مناسکنا" سوره ی بقره، آیه ی 128. درخواست دیدار مناسک، نه به این معناست که خدایا آنها را به ما تعلیم و از راه علم حصولی، مفاهیم مناسک را در ذهن ما وارد کن. بلکه مقصود ابراهیم، آن است که خداوند، او را شاهد و ناظر قرار دهد تا اصل این مناسک را دیده و حقیقت این معارف را مشاهده کند، چنان که گوشه ای از مناسک را در جریان ذبح اسماعیل (علیه السلام) رؤیت کرد و با فرزند خویش از آنچه دیده بود، این گونه سخن گفت: "یا بنی إنی أری فی المنام أنی أذبحک فانظر ماذا تری" سوره ی صافات، آیه ی 102. البته این راه، منحصر به پیامبران نیست. بلکه خداوند، دیگران را هم به پیمودن آن تشویق کرده و به نظر در ملکوت هستی، فرا می خواند تا آنچه را که خلیل حق، مشاهده کرد و "دید"، ما نظر کنیم و "نگاه": "أولم ینظروا فی ملکوت السماوات و الأرض" سوره ی اعراف، آیه ی 185. یعنی ابراهیم خلیل (علیه السلام) اهل بصر و رؤیت بود و پیروان او اهل نظر و نگاه اند.

شاید با این نظر و نگاه، آنها هم به بصر و رؤیت، نایل آیند و ملکوت آسمان ها و زمین یعنی چهره ی ارتباط هستی با خدا را ببینند که اگر کسی این چهره را دید، زمامداری خدا نسبت به خود و همه آفرینش را نه تنها می فهمد بلکه به خوبی مشاهده می کند که: "ما من دابة إلا هو اخذ بناصیتها إن ربی علی صراط مستقیم" سوره ی هود، آیه ی 56. یعنی به روشنی می بیند که: "رشته ای بر گردنش افکنده دوست، می برد آنجا که خاطـرخـواه اوست" و همین رشته ی ملکوتی را در گردن تمام موجود ها مشاهده می نماید و بـا چشم دل، زمام همه ی هستی را به دست غیبی خدای سبحان، می نگـرد. پس برای شناخت علت فاعلی سه راه (به نحو مانعة الخلو، نه مانعة الجمع) فرا روی انسان است: مشهود عینی، برهان عقلی و دلیل نقلی. کسی که هر سه راه را کاملا بپیماید، میان آنها "جمع سالم" کرده است. ولی اگر به بعضی برسد و از بعضی بازماند گرچه جمع نکرده ولی به مقصد رسیده است، گروهی نیز ممکن است بین هر سه راه جمع کنند، لیکن نه به نحو تمام و کمال که این گونه جمع را "جمع مکسر"، گویند نه جمع سالم.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
و الله انسان را خلق کرد و خوب و بد او را به ضمیر او آموزش داد پس زندگی او را برای مرگش و مرگش را شروع زندگی دیگر قرار داد.زندگی انسان را در این عالم کوتاه قرار داد و قرآن را برای هدایتش فرستاد و به انسان فرمود عالم را برای بازی و بازییچه خلق نکرده پس از او خواست آنرا به بازی و بازیچه نگیرد و زندگی اصلی او را در عالمی دیگر قرار داد، پس آن انسانی که فهمید آهنگ خدا کرده و خداوند نیز متقابلا انسان را بسوی خود هدایت کرد تا جائی که بنده عاشق خدا شد و خدا بر بنده عشقورزید . چنین بنده ای به غیر خدا راضی نمیشود و نهایت آرزویش غیر خدا نیست. پس از عظمتت مقام خدای خویش در خوف است و به رحمت و مغفرت خدای خود امیدوار است.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتون راجب وبلاگمون چیه؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 89
  • کل نظرات : 28
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 51
  • آی پی دیروز : 14
  • بازدید امروز : 54
  • باردید دیروز : 15
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 116
  • بازدید ماه : 95
  • بازدید سال : 2,592
  • بازدید کلی : 91,705
  • کدهای اختصاصی
    پیج رنک گوگل تحلیل آمار سایت و وبلاگ SEO Reports for masjood.rozblog.com
    CoolSocial.net masjood.rozblog.com CoolSocial.net Badge
    masjood.rozblog.com Alexa/PageRank masjood.rozblog.com Real PR